کانال تلگرام بورس نگار

جستجو در مطالب بورس نگار

مطالب برگزیده بورس نگار

رصد لحظه ای بازار حین معاملات

مطالب پيشنهادي بورس نگار

محل آگهی شما

فروشگاه مهارت نگار

هنر سهامداری در بورس >>> در سرمایه گذاری های مالی معمولا افراد اندکی به شکلی معقول رفتار می کنند...

مدت زمان مطالعه تخمین مدت زمان مطالعه‌ی مطلب: 7 دقيقه

 

هنر سهامداری در بورس >>> در سرمایه گذاری های مالی معمولا افراد اندکی به شکلی معقول رفتار می کنند...

 

روشهای موفق سرمایه گذاری در بازار سهام و بورس >>> بررسی و تحلیل رفتار مالی سرمایه گذاران در بازار

 

در حوزه سرمایه گذاری و رفتار با پول، ما همواره آنقدر که تصور می کنیم معقول عمل نمی کنیم و دقیقاً به همین دلیل حوزه ای خاص از تحقیقات وجود دارد که در آن رفتار گاه عجیب افراد در این زمینه ها مورد بررسی قرار می گیرند. در مقاله حاضر به رفتار سرمایه گذاران در بازارهای مالی اشاره شده است...

● تردید درباره فرض عقلانیت
نظریه های اقتصاد عمدتاً بر این مبنا تدوین می شوند که افراد به شکلی معقول رفتار می کنند و اطلاعات موجود در روند سرمایه گذاری مورد استفاده قرار می گیرد. این فرض مبنای نظریه کارایی بازار است. اما تحقیقات نشان می دهد مدارکی وجود دارد که ثابت می کند رفتار معقول آنقدر که ما تصور می کنیم، فراگیر نیست. تحقیق درباره رفتار سرمایه گذاران بر نحوه تاثیر احساسات انسان ها بر روند تصمیم گیری آنها تاکید دارد. خواندن نتایج این تحقیقات شما را متعجب خواهد کرد.

● واقعیت ها
در سال ۲۰۰۱ یکی از شرکت های تحقیقات خدمات مالی تحقیقی را تحت عنوان «تحلیل کمی رفتار سرمایه گذار» منتشر کرد که در آن آمده است سرمایه گذاران معمولاً سود متوسط بازار سرمایه را کسب نمی کنند. طی ۱۷ سال منتهی به دسامبر سال ۲۰۰۰، ۵۰۰ شرکت شاخص استاندارد اند پورز (S&P) سالانه ۲۹/۱۶ درصد سود کسب کردند در حالی که متوسط سود سرمایه گذاران معمولی برای همان دوره زمانی ۳۲/۵ بود که اختلافی ۹ درصدی را نشان می دهد. اکنون این پرسش مطرح است که چرا چنین تفاوت هایی مشاهده می شود. در پاسخ به این پرسش چند توضیح وجود دارد.

● نظریه تاسف
موضوع ترس از تاسف یا به طور ساده تاسف، واکنش احساسی سرمایه گذاران هنگامی است که متوجه می شود در تصمیم گیری خود اشتباه کرده اند. هنگامی که موضوع فروش یک سهام پیش می آید، سرمایه گذاران همواره از لحاظ احساسی تحت تاثیر مثبتی هستند که با آن این سهام را خریده اند. اگر قیمت پایین تر آمده باشد از فروش اجتناب می کنند تا ضرر نکنند و دچار تاسف نشوند. همه ما از اشتباه کردن اجتناب می کنیم.

پرسشی که سرمایه گذاران هنگام بررسی فروش سهام خود باید از خود بپرسند این است که پیامدهای تکرار این خرید چیست و آیا من بار دیگر به خرید این سهام اقدام خواهم کرد؟ اگر پاسخ منفی است سهام یاد شده باید فروخته شود در غیر این صورت حفظ سهام ضررده و نفروختن آن تاسف بعدی را در پی خواهد داشت. اگرچه پاسخ منفی به معنای اشتباه بودن تصمیم اولیه یعنی خرید سهام است و تاسفی را در پی خواهد داشت اما تاسف حاصل از حفظ چنین سهامی بسیار بیشتر خواهد بود. نظریه تاسف همچنین در مورد سرمایه گذار هایی که سهامی را خریده اند و تصور می کردند سودده باشد اما ارزش آن افزایش نیافته است،صدق می کند.برخی سرمایه گذارها برای آنکه چنین تاسفی را تجربه نکنند از رفتار و تصمیمات دیگر سرمایه گذارها پیروی می کنند و تنها سهامی را خرند که دیگران هم می خرند. آنها با این توجیه که «همه در حال انجام این کار هستند» خیال خود را راحت می کنند. نکته بسیار جالب اینکه بسیاری از مردم هنگامی که سرمایه خود را در سرمایه گذاری در سهامی معروف که نیمی از مردم جهان نیز در آن ضرر کرده اند از دست می دهند کمتر ناراحت می شوند تا وقتی که در خرید سهامی گمنام ضرر می کنند. ظاهراً اینکه همه سرنوشتی مشترک داشته اند از شدت تاسف آنها می کاهد.

● حساب ذهنی
انسان ها معمولاً رویدادهای خاصی را در بخش های مختلف مغز خود قرار می دهند و تفاوت بین این بخش ها گاه بیش از خود رویداد بر رفتار سرمایه گذار ها تاثیر می گذارد. برای مثال فرض کنید قصد دارید به تئاتر بروید و قیمت هر بیلت ۲۰ دلار است. هنگامی که به سالن می رسید متوجه می شوید یک اسکناس ۲۰ دلاری گم کرده اید.

آیا در هر صورت یک بلیت ۲۰ دلاری برای رفتن به تئاتر می خرید؟ تحقیقات روی رفتار مالی انسان ها نشان می دهد ۸۸ درصد مردم در این حالت چنین می کنند. اکنون فرض کنید از پیش بلیت را به قیمت بیست دلار خریده اید. هنگامی که به محل تئاتر می رسید متوجه می شوید بلیت را خانه جا گذاشته اید. آیا برای خرید یک بلیت دیگر ۲۰ دلار پول خواهید داد؟ تنها ۴۰درصد پاسخ دهندگان به این پرسش گفته اند، چنین می کنند. دقت کنید که در هر دو حالت شما ۴۰ دلار هزینه می کنید اما چون سناریوهای مختلفی برای این ۴۰ دلار وجود دارد و شما این رویدادها را در بخش های مختلفی از ذهن خود قرار داده اید رفتاری متفاوت نشان می دهید.

یکی از مثال های حساب ذهنی، تردیدی است که درباره فروش یک سهام قبلاً بسیار پرسود و اکنون کم سود شما به وجود می آید. طی دوران رونق اقتصادی مردم به سود بالای سرمایه گذاری عادت می کنند. هنگامی که قیمت ها تصحیح می شود و سود سرمایه گذاری کاهش پیدا می کند سرمایه گذارها درباره فروش سهام خود با حاشیه سود اندک تردید پیدا می کنند. در واقع آنها بخشی از ذهن خود را به سبک سود بالا از سرمایه گذاری اختصاص داده اند و مایلند منتظر بمانند همان دوران پرسود بار دیگر فرا رسد.

● نظریه اجتناب از ریسک
برای آنکه بدانیم مردم از ریسک گریزان هستند و سرمایه گذاری امن را ترجیح می دهند لازم نیست متخصص مغز و اعصاب باشیم. سرمایه گذاران نیز شبیه دیگران برای پذیرش ریسک مایلند سود بالاتری از سرمایه گذاری نصیب شان شود و این کاملاً منطقی است. اما یک نکته عجیب نیز وجود دارد: تحقیقات نشان می دهد واکنش احساسی افراد در قبال سود و ضرر یکسان نیست به این معنا که میزان خوشحالی آنها از سود احتمالی آتی کمتر از نگرانی آنها از ضرر احتمالی در آینده است. تحقیقات نشان می دهد اگر مشاور سرمایه گذاری تان سودی ۵۰ هزار دلاری برای شما گزارش دهد به او تلفن نخواهید کرد اما اگر ضرری در همین حد حاصل شود حتماً از او علت را جویا خواهید شد.

حتی اگر میزان سود و زیان یکسان باشد میزان ضرر بیشتر به نظر می رسد یعنی ارزش پول در این دو حالت یکسان نیست. این نظریه همچنین علت حفظ سهام زیان ده را توضیح می دهد: مردم برای اجتناب از ضرر بیشتر ریسک می پذیرند تا برای کسب سود، به همین دلیل سرمایه گذارها مایلند سهامی پرریسک را نگه دارند به این امید که قیمت آن روزی افزایش خواهد یافت. قماربازها نیز به شیوه ای مشابه رفتار می کنند یعنی برای جبران ضررهای قبلی دو برابر شرط می بندند.

نظریه ریسک گریزی سرمایه گذاران دلیلی دیگر برای این واقعیت ذکر می کند که سرمایه گذارها به حفظ سهام ضررده خود ادامه می دهند. آنها معتقدند سهام ضررده امروز به زودی سودی بالاتر از سهام سودده ایجاد خواهد کرد.

هنگامی که اطلاعاتی بهتر یا جدید وجود ندارد سرمایه گذارها اغلب فرض می کنند قیمت های کنونی بازار صحیح است و ارزش واقعی سهام را نشان می دهد. مردم معمولاً برای دیدگاه ها و اطلاعات جدید درباره بازار اعتبار بسیار زیادی قائل هستند. هنگامی که همه مشغول خرید سهام هستند، سرمایه گذارها قیمت های کنونی و روبه رشد را واقعی تلقی می کنند و از قیمت های پیش هرچه دورتر باشند توجه کمتری می کنند. برای مثال در سه سال منتهی به پایان سال ۱۹۹۹ شاخص قیمت ۵۰۰ شرکت S&P رشد داشت و این روند با روند قبلی یعنی کاهش و افزایش در تناقض قرار داشت اما سرمایه گذاران تا اواسط سال ۲۰۰۰ معتقد بودند شاخص یادشده قطعاً همواره رشد می کند و بر مبنای همین دیدگاه به خرید هرچه بیشتر سهام ادامه دادند. اما مشاهده شد طی دو سال بعد شاخص ها کاهش پیدا کردند.
از سوی دیگر معمولاً سرمایه گذاران هنگام رشد شاخص ها خوش بین می شوند زیرا تصور می کنند این روند ادامه پیدا خواهد کرد. برعکس هنگامی که شاخص ها پایین می آیند بدبینی بر بازار حاکم می شود، این پدیده یعنی تاکید بیش از حد بر تحولات اخیر بازار مالی عامل بسیاری از ضررها بوده است. همچنین مردم به طور طبیعی توانایی خود را بالاتر از متوسط توانایی های دیگر و دانش خود را بالاتر از دیگران می دانند. این اعتماد بیش از حد بالا به تصمیم گیری های غلط منجر می شود.

مجموعه مقالات رمز موفقیت در بورس (5) - وب سایت بورس نگار

برچسب ها:

جدیدترین خبرهای اقتصادی


جدیدترین مطالب بورس نگار


پربیننده ترین مطالب بورس نگار


برای عضویت کلیک کنید
کارگزاری بانک سامان