از سال 85 که با وبلاگ بورس نگار(ابتدا میهن بلاگ،سپس بلاگفا) و در حال حاضر با وب سایت بورس نگار در خدمت شما عزیزان هستیم ،تنها یک هدف اساسی داشتیم و آنهم اطلاع رسانی شفاف به سهامداران با تجربه و انتقال تجربیات بورسی به سهامداران تازه کار بوده است .
خط مشی ما تلاش برای شناساندن سهام برتر بازار به سهامداران و ارائه بهترین نقشه راه به معامله گران بازارهای مالی می باشد .
موفق و پیروز باشید / مدیریت وب سایت تحلیلی بورس نگار
نگاهي به حاشيه هاي سريال «در حاشیه» >>> بی اعتمادی اجتماعی جزو 10مشکل عمده کشور / 28 فروردین 94
نگاهي به حاشيه هاي سريال «در حاشیه» >>> بی اعتمادی اجتماعی جزو 10مشکل عمده کشور
واکنش تند سازمان نظام پزشکی به سریال در حاشیه مهران مدیری نشان داد که اصناف در کشور ما توان نقدپذیری ندارند و آستانه تحمل افراد بسیار پایین و تحریکپذیر است.
به گفته اصغر مهاجری، جامعهشناس و استاد دانشگاه و پژوهشگر مسائل اجتماعی، اگر میزان شفافیت در جامعه کاهش یابد با افزایش نقد و طنز مواجه خواهیم بود که این موضوع برای جامعه متاثرکننده است. از این رو با این استاد دانشگاه درباره رفتارشناسی اصناف و واکنش آنها نسبت به فیلمها و طنزهای مرتبط با مشاغل آنها به گفتوگو نشستهایم که در ادامه میخوانید:
چرا میزان انتقادپذیری در جامعه ما رو به افول است؟
پایین بودن آستانه تحمل و نگرانی مربوط به صنف خاصی نیست. این موضوع یا پدیده دارای معلولهای پیچیدهای است یعنی متغیرها و عوامل لایه به لایهای در آن تاثیر میگذارد که برخاسته از سپهرروانی ما است. سپهر جمعی ما زاینده چنین پدیدههایی هستند و این عوامل سبب ناصبوری وانتقادناپذیری میشود. یک بحث مهم در اطلس اجتماعی - فرهنگی ایران سرمایه اجتماعی است که دو حالت عمودی و افقی دارد.
می شود اندکی در این زمینه توضیح دهید و بگویید اعتماد عمودی و افقی چیست؟
به دلیل اینکه سرمایه اجتماعی در ایران بهطور خوب و قابل قبولی استفاده نمیشود و به زوال میرود این موضوع یکی از نقصانهای سرمایه اجتماعی به شمارمی آید که سبب میشود افراد به درون گروهها پناه بیاورند یعنی اعتماد به یک خط عمودی در جامعه تبدیل میشود؛ بنابراین در یک نظام خویشاوندی یا در یک صنف و قبیله افراد به درون خود بیش از بیرون اعتماد دارند. در دهه اخیر زوال اجتماعی بیشتر شده و افراد به گروههای مجاور کماعتمادتر شدهاند. یعنی اعتماد در بین گروهها بسیار اندک است و هر گروهی به گروه دیگر بیاعتماد است. این موضوع یکی از مباحث مهم و جزو 10 مساله عمده کشور به حساب میآید.
این بیاعتمادی مطلق چرا و چگونه پدید آمد؟
یکی از متغیرهایی را که باعث کم شدن آستانه تحمل میشود میتوان در نظام معرفتشناسی مطلق اندیشهها جستوجو کرد؛ یعنی ما احساس میکنیم معیار تنها «ما» هستیم. در بین معرفتهای موجود، معرفت شهودی و عرفانی بیشتر بر ما جاری است. این مطلقاندیشی باعث میشود من و ما «تام و معیار» شوند و هر که این «ما» را زیر سوال ببرد برآشفته میشویم؛ در صورتی که در نظام معرفتی- علمی باید نسبیگرا باشیم؛ یعنی نقصان داریم و باید این نقصها را برطرف کنیم، ولی در نظام مطلقاندیشی که بر اطلس فرهنگی ایرانیها سایه افکنده است ما مطلقاندیش هستیم و سبب میشود تابآوری در برابر نقادی کم شود. یکی از مشکلات ما در جامعه این است که برای انتقادپذیری تربیت نشدهایم. یاد نگرفتهایم که وقتی از ما نقدی میشود اندیشههای ما مورد نقادی قرار میگیرند نه شخصیت ما. اینجاست که توجه به نقادی اندیشهها موجب تعالی در افراد میشود، اما عدمجامعهپذیری نقد و عدمباورمندشدن نسبت به نقد باعث برآشفته شدن اصناف و گروهها میشود. باید باور کنیم که ما به تنهایی مسوول اندیشهها و عملکردهای خودمان نیستیم؛ بلکه بخشی از رفتارهای ما محصول جامعه و طبق فرآیند جامعهپذیری درونی شده است.
آیا عدم جامعهپذیری ما مولفههای دیگری هم دارد؟
نکته دیگر این است که جامعه ما آستانه تحمل پایینی دارد. استانداردی بهنام تابآوری در مباحث جامعهشناسی وجود دارد که کشور ما از نسبت پایینی دراین زمینه برخوردار است. ما قادر نیستیم رفتارهایمان را کنترل کنیم و در یک نظاممندی منطقی آن را متجلی کنیم. این موضوع سبب میشود که زود رنجیده شویم. باید گفت در درون جامعه هم چنین رفتارهایی به وفور دیده میشود. یکی از متغیرهای مهم و تاثیرگذار در جامعه، احساس ناامنی در جامعه ایرانی است؛ یعنی ما روی صحنه با پشتصحنهمان با هم یکی نیست و این عمومیت دارد و مربوط به صنف یا گروه خاصی نیست. حضرت حافظ میگوید: «چون به خلوت میروند آن کار دیگر میکنند.» این شعر دقیقا مصداق جامعه ایرانی ماست. زمانی که پشتصحنه ما رو میشود ما عصبانی میشویم گرچه پشتصحنه یکی از ابزارهای زندگی اجتماعی است، ولی پشتصحنه ما بیش از روی صحنه ما است و شفافیت بسیار اندک است. این مجموعه متغیرها و عوامل باعث میشود صنف یا گروهی مثل پزشکان در واکنش به سریال در حاشیه مهران مدیری احساسی عمل کنند و واکنشهای تندی بروز دهند که این موضوع برای سرمایه اجتماعی بسیار خطرناک است. ما باید اجازه دهیم که گروههای اجتماعی به یکدیگر اعتماد کنند و در تعامل با یکدیگر رشد کنند.
برخی از روانشناسان و جامعهشناسان معتقدند از آنجا که افراد جامعه ما از سواد رسانهای پایینی برخوردارند نباید با هر موضوعی برای آنها فیلم یا سریال طنز ساخت. شما هم با این موضوع موافقید؟
سواد رسانهای مردم ما بسیار پایین است و پژوهشها هم این موضوع را تایید میکند. اما نباید از این صغرای ناقص این نتیجه را بگیریم. درست نیست به دلیل اینکه سواد رسانهای مردم ما پایین است به موضوعاتی از این دست نپردازیم. این نتیجهگیری بیرحمانه است. زمانی که نقادی کم شود آن موقع به مرگ جامعه نزدیک میشویم.
راهکار موجود چیست؟ چگونه میتوان سواد رسانهای افراد جامعه را بالا برد تا با دیدن سریالهای طنزی چون در حاشیه مهران مدیری دچار تعمیم جزء به کل نشوند و از سوی دیگر پزشکان جامعه نیز نگران کمسوادی مخاطبان تلویزیون نباشند؟
سواد رسانهای را باید افزایش دهیم؛ یعنی ساخت چنین فیلمهایی باعث مصاحبهها و چالشهای سازنده میشود. علاج واقعه اینجاست. شفافیت را در جامعه بالا ببریم. بین ورودیها و خروجیهای جامعه تعادل ایجاد کنیم. اگر ورودیها و خروجیها به یک اندازه نباشد جامعه دچار تنش میشود. خیلی از واقعیتها وارد جامعه میشود ولیکن معمولا واقعیتهای تلخ خروجی مشخصی ندارند. بهعنوان مثال پزشکان از این دسته به حساب میآیند و در سریال در حاشیه به آن پرداخته شده است؛ زیرا اطلاعات در ظرف شیشهای نیست و زیرمیزی و پنهان است. از این رو برخی روشنفکران و هنرمندان این موضوع را به صورت غیر مستقیم بیان میکنند به هر حال هر چه شفافیت کمتر باشد طنز، جوک بیشتر ساخته میشود. اگر میخواهیم زهر طنزها کمتر گریبان جامعه را بگیرد شفافیت را بالا ببریم.
خیلیها معتقدند در ساخت چنین سریالهایی مرز بین نقد و توهین مشخص نیست؛ یعنی حرفهای روی این موضوعات کار نشده؟
اینکه ما خیلی حرفهای عمل نمیکنیم قابل قبول است، اما حرفهای بودن مانند شیر آب نیست که یکباره اتفاق بیفتد؛ بلکه باید اجازه دهیم با ساختن این فیلمها تکامل پیدا کنیم و حرفهای شویم. مگر چگونه میتوان حرفهای شد؟ چگونه میتوان مرزها را شناخت؟ این تنها در سایه مداومت در ساختن اتفاق میافتد.فردی مانند مهران مدیری باهوش و توانمندتر از باقی طنزپردازان کشور است. ما باید فرصت را برای بهتر شدن به هنرمندان بدهیم. ایراد جامعه ما این است که اگر نسبت به کاری انتقاد شود منتظر تعطیلی آن هستیم نه تکمیل آن به سمت تعالی.
راهکار برون رفت از این چنین برخوردها و تضادهایی در جامعه چیست که ساخت سریالی سبب بروز واکنشهای رادیکالی و تند نشود آن هم از سوی جامعه نخبه پزشکی؟
افراد در این زمینه باید عملی با یکدیگر حرف بزنند و از توهین به یکدیگر و تهدید هم بپرهیزند. مثلا وزیر بهداشت هوشمندانه خطاب به پزشکان گفت «در حاشیه» در حاشیه نمانید. بگذارید خرد جمعی نتیجه بگیرد. باید به هم اعتماد کنیم این اولین گام است. نباید ساخت چنین سریالهایی را به حساب تخریب بگذاریم. یکی از ضعفهای جامعه پزشکی ما نبود جامعهشناختی پزشکی است؛ یعنی پزشکان پیش از پزشک بودن باید یک جامعهشناس خوب باشند، در کشورهای پیشرفته دنیا افراد به صورت جامعهشناختی- پزشکی درمان میشوند بخشی که در ایران ضعیف است و سبب رفتارهای رادیکالی میشود./ فرشته مرادی
خنداندن مردم آسان نیست
به گریه انداختن افراد بسیار راحتتر از خنداندن آنها است. برای گریاندن یک فرد شاید تنها یک ساعت زمان نیاز باشد اما برای خنداندن همان فرد به دهها ساعت وقت نیاز است.
در عین حال بخش کاریکاتور و طنز در همه کشورها و در همه حوزههای مختلف بهویژه علوم انسانی و اجتماعی نقش بسیار مهم و قابل ستایشی دارد و کسی نمیتواند منکر این مساله باشد اما پرداختن به طنز و کاریکاتور فرآیندی دارد که اگر از آن فرآیند دور شویم به بیراهه رفتهایم.
انتظار همه جوامع از سریالها و فیلمهایی با مضمون طنز، نمود واقعیتهایی است که گاه نمیتوان آنها را بهطور شفاف مطرح کرد لذا تلخیهای جامعه در طنز گنجانده میشود. ساخت سریالهای طنز در کشورمان از ویژگیهای مهمی برخوردار است چرا که مردم کشور به سادگی نمیخندند، از طرفی ما کارگردانهای معدودی داریم که در قالب طنز مجموعه تلویزیونی میسازند و در این زمینه باید به خوبی و با مطالعه بسیار در یک بخش از جامعه وارد عرصه شوند. پزشکان بخشی از جامعه هستند که احترام زیادی بین همه مشاغل دارند و شکی در آن نیست که بیمار باید به پزشک اعتماد داشته باشد تا روند درمان خود را ادامه دهد. باور بیمار نسبت به پزشک بسیار اهمیت دارد. در راستای بهبود روابط میان بیمار و پزشک نیاز به فرهنگسازی داریم. اما باید بسنجیم که ساخت اثر هنری چقدر واقعبینانه است و به چه میزان به بهبود شرایط کمک میکند.
اما باید گفت طنز به منزله بیحرمتی به کسی نیست و رسانه ملی میتواند نقش بسزایی در فرهنگسازی داشته باشد. در واقع فلسفه وجود طنز نقد است اما این نقد باید سازنده باشد و بهگونهای باشد که فرد را به تفکر وادارد و بدون توهین به واقعیتهای جامعه بپردازد. سطح فکری مردم کشور آنقدر بالا است که با هر اثری قانع نمیشوند و در عین حال ماندگاری اثر هم در میان مردم شاید آنگونه که باید، نباشد. هر چند جامعه پزشکان برشی از زندگی اجتماعی هستند اما بعضا در مواردی کاستیهایی وجود دارد که در آن شکی نیست و بهتر بود که این کاستیها در قالب طنز گنجانده میشد تا دغدغه مردم و بیماران مرتفع شود. مردم سوژههای اجتماعی و طنز را دنبال میکنند و این بسیار قابل توجه است چرا که میتوان با ارتقای فرهنگسازی در بخشهای مختلف روی مردم تاثیر گذاشت و جامعه را به سمت بهبود پیش برد. اصولا برای اینکه طنزی ساخته شود نیاز به کار کارشناسی و مطالعه است. همه ما مهران مدیری را میشناسیم و میدانیم از کارگردانهای باسابقه در عرصه طنز است، در واقع میتوان او را موفقترین کارگردان در این حوزه دانست چرا که سالها است آثارش مخاطبان زیادی دارد و در این حوزه موفق عمل کرده است. سریال «درحاشیه» که بهعنوان آخرین اثر هنری مهران مدیری به شمار میرود با انتقادهای بسیاری مواجه شد، چرا که پزشکان نیز مانند همه مردم انتظار داشتند تا مدیری اثر ماندگاری مانند آثار قبلی خود ارائه دهد که تاثیر مثبت خود را در همه اقشار بگذارد. اما سریال «درحاشیه» به حاشیه رفته و بسیاری از مباحثی که حتی ارائه آن در قالب طنز نیز ضرورتی نداشته در این مجموعه به آن پرداخته شده است. در واقع سریال «درحاشیه» بیشتر حالت تمسخر دارد و آن اثرات مثبت طنز و نیش گزنده و نقادانه طنز را ندارد. ما انتظار داشتیم که یک اثر هنری قویتری را حتی در حوزههای مختلف مربوط به صنف پزشکان شاهد باشیم.به هر حال طنزی که کاستیها و ضعفهای جامعه پزشکان را به نقادی بکشد قابل تقدیر است و هیچ کسی نمیتواند مانع پخش آن شود. ما هم معتقدیم که اگر دید نقادانه خبرنگاران و رسانهها نباشد، عیبها نمود پیدا نمیکند و سازندگی را به دنبال ندارد. اما مرز بین تمسخر و طنز متفاوت است و نقدی قابل پذیرش است که محترم باشد و به بخشی از جامعه بیحرمتی نشود.تمام حرف پزشکان نیز این است که نقدی مورد نیاز جامعه است که سازنده بوده و ما در جامعه فعلی که با سرعت تکنولوژی و عصر اطلاعات به پیش میرویم به طنزهایی خوب نیاز داریم تا شهروندان را با دغدغههای پزشکان و نیاز جامعه آگاه کند. البته انتظار ما بهعنوان پزشک از این سریال طنز این است که بحث زیرمیزی را به خوبی و با نقدی بسیار قوی نشان میداد و چنان فرهنگسازی میشد که پزشکان تاثیر میپذیرفتند، اما متاسفانه موضوعی که بسیار اهمیت دارد، آنگونه که باید نشان داده نشد. طبیعی است هنگامی که سریال طنزی ساخته میشود بزرگنماییهایی وجود دارد اما در این نوع سریالها مشکلات گروهها به اشتراک گذاشته میشود و در نتیجه از سوی این اصناف و جامعه حساسیتهای فراوانی به وجود میآید. /دکتر رسول خضری/ عضو هیات رئیسه کمیسیون بهداشت و درمان مجلس
پزشکان نگران نباشند؛«در حاشیه» از تعداد بیماران نمیکاهد
ساخت سریال طنز «درحاشیه» مهران مدیری در سال 94 از آغاز روزهای پخش با واکنشهای مختلفی از سوی جامعه پزشکان به ویژه نظام پزشکی روبهرو شد و گویا این واکنشها تمامی ندارد و به وکلا هم رسیده است؛
اما همه ما میدانیم که حوزه سلامت با چه چالشهایی روبهرو است و پزشکان نمیتوانند خود را تافته جدا بافته بدانند، در عین حال پخش یک سریال طنز نیز نمیتواند همه جامعه پزشکی را تحتالشعاع قرار دهد. هرچند که بسیاری از افراد جامعه پزشکان معتقدند که سریال «درحاشیه» ضعیف است و پزشکان را مورد تمسخر قرار میدهد؛ اما شهلا میرگلوبیات که علاوه بر نمایندگی مردم در مجلس پزشک هم هست، معتقد است که با پخش این سریالها نه بیمار پزشکان کم میشود و نه تاثیری در مراجعه مردم برای درمان دارد. فقط تاثیرش این است که مردم پزشک خود را بهتر انتخاب میکنند. گفتوگوی ما را با دکتر شهلا میرگلو بیات میخوانید:
شما در کنار نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی یک پزشک هم هستید، سریال طنز در حاشیه مهران مدیری با نگاه طنزآلود به موضوع پزشکان پرداخته و مدتی است پخش این سریال طنز باعث نگرانی صنف پزشکان شده و اعتراضهای زیادی به این سریال داشتهاند، آیا این اعتراضها محلی از اعراب دارد؟
به اعتقاد بنده به عنوان یک پزشک اینکه سریال طنزی به شکل «در حاشیه» ساخته میشود، اصلا جای اعتراض ندارد و جامعه پزشکی نباید نسبت به هر موضوعی اعتراض کند و حساسیت نشان دهد. به هر حال در جامعه پزشکی، پزشکان حاذق و مجرب بیشماری داریم که نباید فعالیت آنها را نادیده گرفت. البته پزشکانی که مشکلاتی دارند و اخلاق حرفهای حقوق بیماران را کمتر رعایت می کنند نیز داریم.
شاید اعتراض برخی پزشکان به این سریال بزرگ کردن انعکاس سریال در میان مردم است که مطرح شده، اگر واقعا مسالهای وجود ندارد چرا پزشکان باید اعتراض کنند. در واقع اگر من پزشک مشکلی نداشته باشم دیگر اعتراضی باقی نمیماند و نیاز به اعتراض ندارد.
اعتراض به سریال «درحاشیه» به پزشکان ختم نشده، بلکه کانون وکلا نیز نسبت به آن چه توهین به صنف خود عنوان شده، اعتراض کردهاند، چرا این اتفاق رخ میدهد؟
در این سریال طنز نیز شاهد پزشک خوب هستیم که مشغول به فعالیت است؛ اما آن طرف قضیه هم باید نگاه کرد که کارگردان این سریال تنها به پزشکان طعنه نزده بلکه به نحوه مدیریت کردن در بخش خصوصی و همچنین فعالیت وکلا نیز پرداخته است. امروزه میبینیم که وکلایی در کشور فعالیت میکنند که متاسفانه مشکلات زیادی در زمینه عملکرد آنها وجود دارد و خیلی از مردم در مراجعه با این افراد به مشکل برمیخورند که برخی از آنها علاوه بر اینکه صلاحیت علمی ندارند توانایی و تخصص لازم را هم ندارند. متاسفانه برخی از وکلا به صرف اینکه مدرکی گرفتهاند، موکلان خود را دچار دردسر میکنند. متاسفانه روزانه بسیاری از مراجعهکنندگان به دفاتر را داریم که پول زیادی هزینه کردهاند و وکیل مربوطه به این افراد وعدههایی داده که عملیاتی نشده است.
پزشکان و وکلا با اعتراضاتی که به سریال «درحاشیه» دارند در واقع نگران چه چیزی هستند، آیا نگران از دست دادن اعتمادشان در میان مردم هستند؟
نه، ببینید در اینجا مساله اعتماد مطرح نیست. پیش از طرح این موضوع باید گفت که سیستمهای نظارتی ما ضعیف است و اگر سیستمهای نظارتی قویتر بود ما با بسیاری از مشکلات روبهرو نبودیم. متاسفانه در حال حاضر مشکل نظارتی را در کل سیستمهای کشور داریم و به معنای دیگر با خلأ قانونی در برخورد با افراد متخلف مواجه هستیم در صورتی که در کشورهای دیگر وضع اینگونه نیست. یک پزشک تحت هیچ شرایطی اینگونه برخورد نمیکند و ارتباط مالی بین پزشک و مریض وجود ندارد، بهخاطر همین است که ما هم اکنون مشکلات زیادی در این رابطه داریم. در ارتباط با مساله وکلا نیز به همین شکل است، ما در ارتباط با خیلی از مشاغل نیاز به سیستم نظارتی قوی داریم تا در جای خود مشکلات حل شود. بنده فکر میکنم سریال طنزی که به این شکل ساخته شده حتی به مسائل و مشکلات مربوط به داروخانه نیز پرداخته است. البته نقدهایی هم به این طنز وارد است که در یکسری مسائل از حالت طنز خارج شده و کارگردان در نمود برخی رفتارها باید بیشتر رعایت میکرد منتهی اینکه پزشکان بخواهند انتقاد کنند جای بحث دارد.
شما از ضعف سیستم نظارتی در کشور صحبت کردید، این سیستم نظارتی در چه بخشی گنجانده میشود و مشکل از کجاست؟
متاسفانه سیستم نظارتی هم در قانون و در برخورد با متخلفان ضعیف است و هم در بسیاری از دستگاههای اجرایی. در حال حاضر قانون مجازات اسلامی را هم داریم که البته به آن نقدهایی وارد است. علیه فردی که پزشک است و مشکل دارد به نظام پزشکی شکایت میشود، هیأت رسیدگی به تخلفات این پزشکان نیز خود پزشک هستند و میخواهند از پزشک حمایت کنند و متاسفانه در بسیاری از مواقع حقوق بیمار نادیده گرفته میشود و بلاتکلیف میماند.بنابراین اینها مشکلاتی است که در بعد نظارتی کشور وجود دارد و متاسفانه ارادهای هم که بخواهد این مشکلات حل شود، وجود ندارد و میبینیم وقتی سریالی ساخته میشود صنفهای مختلف معترض میشوند.
در روزهای اول آغاز به کاردر سال 94 در یکی از بیمارستانهای خصوصی تهران اختلاس میلیاردی انجام شد که موجب نگرانی بسیاری از مردمی که در این بیمارستان سرمایه گذاشتهاند، شد. آیا وجود این اخبار و چنین اختلاسهایی موجب نگرانی مردم نمیشود؟ اینجا پزشکان چرا معترض نمیشوند؟
بیاعتمادی مردم نسبت به برخی کاستی و مشکلات جامعه پزشکی وجود دارد و مردم نسبت به برخی عملکردها معترض هستند. اینکه ما پزشکان از خودمان تعریف کنیم دلیل بر این نیست که همه پزشکان خوب هستند. مشکلاتی وجود دارد که شما هم در طرح سوال به آن اشاره کردید که متأسفانه از اعتماد مردم نسبت به سیستم درمان و برخی پزشکان میکاهد. اما معتقدم که افرادی که در رأس یک بیمارستان قرار میگیرند باید شایسته جایگاه باشند و صلاحیتهای لازم را در سیستم مدیریتی بیمارستان داشته باشند. در اینجا سیستم مدیریتی زیر سوال میرود چرا که گاه میبینیم بیشتر انتصابها روابطی و حزبی است که این مساله منافع مردم را به خطر می اندازد. متاسفانه این مسایل و مشکلات همچنان در کشور ما وجود دارد و هر روز بدتر از روز قبل میشود و شاید اگر حل شود بسیاری از مشکلات نیز حل شود. در عین حال وزارت بهداشت تمام تلاش خود را انجام میدهد که مشکلات حوزه سلامت حل شود.
یکی از مشکلاتی که به شدت در میان برخی پزشکان وجود دارد، بحث زیرمیزی است، چرا جامعه پزشکی نسبت به این موضوع حساس نیست؟
مساله دریافت زیرمیزی توسط برخی پزشکان سالها است که وجود دارد و چیزی نیست که به سادگی حل شود، چرا که سالها خراب شده و وزارت بهداشت نمیتواند در برنامه کوتاهمدت این مشکل را حل کند. ضمن اینکه تاکید میکنم وزارت بهداشت اقدامات خوبی را در سال گذشته برای مقابله با موضوع زیرمیزی پزشکان انجام داده و لیست اسامی برخی از این پزشکان در اختیار مجلس قرار گرفت و قرار شد با پزشکان متخلف برخورد جدی شود، حتی پروانه برخی پزشکانی که زیرمیزی دریافت میکردند نیز تعلیق شد.
بنابراین حل معضل زیرمیزی پزشکان پروسهای طولانی است که به زمان طولانی نیاز دارد.
با این اوصاف چرا نظارت وزارت بهداشت یا دستگاههای نظارتی آنگونه نیست که در این سالها معضل زیرمیزی و خطای پزشکان مرتفع شود و ساخت این سریالهای طنز چه تاثیری در جامعه و میان مردم دارد؟
وزارت بهداشت موضع خوبی نسبت به حل مشکل زیرمیزی دارد. اما نظام پزشکی برای اینکه مدافع حقوق پزشکان است اعتراضات شدیدی حتی نسبت به ساخت سریالهای طنز میکند که این نحوه برخورد اشتباه است. متاسفانه آنگونه که باید به حقوق بیمار توجه نمیشود و نظام پزشکی تنها به منافع خود میاندیشد. از طرفی باید گفت که سریال «درحاشیه» طنزی است که از واقعیتهای تلخ جامعه ما خبر میدهد. اینگونه سریالها ساخته میشود تا اینکه مردم بدانند چه بر جامعه میگذرد و با آن آرام میشوند. در واقع پخش این سریال شاید روزنه امیدی است که در پی آن افراد متخلف تحت پیگرد قانونی قرار بگیرند و باید گفت این سریال جنبه روانی دارد. باید واقعیت را پذیرفت که با پخش سریال «درحاشیه» اعتماد میان پزشک و بیمار از بین نمیرود و در نهایت نه پزشکان بیمارشان کم میشود و نه تاثیری در مراجعه مردم برای درمان دارد. فقط اینکه مردم پزشک خود را بهتر انتخاب میکنند. متاسفانه شهروندان ما با حقوق خود آشنا نیستند، بنابراین بنده به عنوان یک پزشک معتقدم که صدا و سیما میبایست راجع به حقوق بیمار و آشنایی بیماران با حقوق خود برنامههای بیشتری بسازد تا فرهنگسازی شود./ آسیه اسحاقی
کدام یک اعتماد مردم را نشانه گرفته است: از اعتراض پزشکان تا اختلاس میلیاردی
این روزها شبکه سه میزبان یکی از ساختههای جدید مهران مدیری به نام «درحاشیه» است.
همزمان دستگاه قضایی هم میزبان پرونده اختلاسی جدید است. البته وجه مشترک هر دو میزبانی جامعه پزشکی است. در اولی روابط بیمار و پزشک مبنای اصلی و چارچوب محتوایی کار مدیری را تنظیم میکند و در دومی اختلاس تعدادی از پزشکان و کادر درمانی در یک بیمارستان خصوصی چارچوب پرونده را تشکیل میدهد که البته مردم سهامدار این بیمارستان هستند. هر چند که هر دو موضوع در حوزه جامعه پزشکی و درمانی کشور روی داده است، اما جامعه پزشکی برای اولی شمشیر را از رو بسته و درباره دومی سکوت اختیار کرده است.
این در حالی است که در اواسط سال گذشته بود که مجموعه تلویزیونی درحاشیه مراحل تولید خود را آغازکرد. در آن زمان همه بینندگان تلویزیون همانطور که در برنامه ماه عسل وعده داده شده بود، از حضور دوباره مهران مدیری در صداوسیما خوشحال شدند. وی کارگردانی پروژه جدیدی به نام اتاق عمل را برعهده گرفته بود، سریالی که لبه تیز انتقاد به سمت پزشکان گرفته شده بود. پس از پشتسر گذراندن بخشی از مراحل تولید این مجموعه، عدهای از مسوولان حوزه بهداشت نسبت به تولید این سریال و موضوعات مطرح شده در آن پیش از روی آنتن رفتن انتقاد کردند. به همین دلیل ادامه روند ساخت در بهمن 93 متوقف شد. پس از آن با رایزنیهای صداوسیما روند تولید از سر گرفته شد و پروژه «اتاق عمل» با تغییر نام به«درحاشیه» از شبکه 5 سیما به شبکه سه کوچ کرد و سریال نوروزی این شبکه شد، اما حاشیههای این سریال به پایان نرسید؛ زیرا درست قبل از شروع سال 94 و آغاز پخش سریال، وزیر بهداشت با نامهای به رئیس وقت صدا و سیما نسبت به پخش این سریال واکنش نشان داد.
در بخشی از این نامه که گویا اولین اعتراض وزارت بهداشت به سریال طنز مهران مدیری نبوده و در طول ساخت این سریال نیز این وزارتخانه اعتراضاتی را به آن داشته، آمده است: « همانگونه که مستحضرید وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بهعنوان متولی نظام سلامت کشور، مامور «فراهم آوردن موجبات تامین بهداشت و درمان کلیه افراد کشور از طریق تعمیم و گسترش خدمات بهداشتی، درمانی و آموزش» در نظام جمهوری اسلامی میباشد. تحقق این امر منوط به فراهم آوردن شرایط لازم در حوزه سلامت از جمله آموزش و تامین نیروی انسانی متخصص و متعهد بوده که در یک دوره نسبتا طولانی با سرمایهگذاریهای کلان مادی و معنوی آموزش داده تا نیروی انسانی کارآمد و موثر تامین شود. شاید به جهت همین اهمیت و حساسیت این علم است که پیامبر عظیمالشأن اسلام دانش را منحصر در دو علم فرمودند که «العلم العلمان علم الادیان و علم الابدان» و حضرت مولیالموحدین امیرالمومنین علی(ع) در خطبه اول نهجالبلاغه از پیامبر اعظم(ص) بهعنوان «طبیب دوار» نام میبرند و این همه حاکی از مقام و جایگاه دستاندرکاران حوزه سلامت اعم از پزشکان، پرستاران و... در افق اندیشه اسلامی است. به اذعان همه دستاوردهای حوزه پزشکی که در اثر همت جامعه پزشکی در نظام جمهوری اسلامی صورت گرفته چنان درخشان است که مقام معظم رهبری هنگام ترک بیمارستان محل معالجه میفرمایند: انسان هنگامی که علم و دانش بالا و تواناییها و تبحر پزشکان و کادر درمانی و پرستاران کشور را مشاهده میکند به وجود چنین ثروت عظیم انسانی در بخش سلامت و بهداشت که یکی از اساسیترین و حیاتیترین بخشهای زندگی مردم و جامعه است بر خود میبالد و افتخار میکند.»
وزیر بهداشت در این نامه با اشاره به اجرای طرح تحول سلامت از ساخته شدن تصویر اشتباه از بیمارستان، پزشک، پرستار و سایر اجزای نظام سلامت در ذهن مخاطب ابراز نگرانی میکند.
وی همه سریالهای پیشین کارگردانی چون مهران مدیری را پرمخاطب و تاثیرگذار دانسته و نگران این امر است که در ذهن مخاطب، جامعه پزشکی غیرقابل اعتماد و ناامیدکننده شکل ببندد.
دکترسیدحسن قاضی زادههاشمی، در این نامه به جلسات متعدد گذشته از جمله جلسه قائممقام وزیر بهداشت با مدیران ارشد صدا و سیما در محل لوکیشن و مذاکره با معاونت پیشین و فعلی سیما اشاره کرد که این امر نشان از طولانی بودن پیگیری وزارت بهداشت در مورد این سریال دارد.
وزیر بهداشت در پایاننامه تلویحا از صداوسیما خواسته تا از پخش این سریال جلوگیری کند تا چهره جامعه پزشکی در اذهان مردم مخدوش نشود.
اما ماجرای اعتراضها به اینجا ختم نشد؛ بلکه بعد آن یعنی در شروع قسمتهای آغازین سریال در حاشیه رئیس سازمان نظام پزشکی واکنش تندی نسبت به این سریال نشان داد و با نگارش نامهای اعتراضی خواستار لغو پخش سریال شد. وی در بخشی از نامه اعتراضی خطاب به ریاست صداوسیما میگوید: اعتماد مردم به پزشکان علاوهبر آنکه نیازی طرفینی است، تاثیر واضحی بر کاهش بار کاری نظام سلامت و بار مالی دولت دارد و باید محور برنامههای پرمخاطب رسانه ملی قرار گیرد. قبلا نیز گفتهام که تصویر کلی حاصل از برنامههای صداوسیما متاسفانه نمایی غیرقابل اعتماد، ناامیدکننده و آکنده با انواع ناهنجاریها و فسادها را در ذهن مخاطب از نظام سلامت به یادگار میگذارد و این درحالی است که بدون شک جامعه پزشکی ایران یکی از موفقترین و سالمترین نظامهای سلامت در منطقه و حتی جهان است.
بزرگنمایی و استفاده از اشارات شیرین اگر به درستی استفاده شود، موجبات بهجت درونی و نشاط را ایجاد میکند، اما نه ساخت سریال به ظاهر طنزی که در آن پزشکان به نحوی به سخره گرفته میشوند که تصویری غیرمنصفانه و همراه با لودگی از آنها نمایش داده میشود که نه فایدهای در اصلاح امور دارد و نه سببساز شادی است.
اما نکته قابل توجه در این داستان موضع تند یک گروه و صنف به یک سریال طنز است. سریالی که هدفی جز خوشحالی و کمی آموزش در جهت بهبود خدمات پزشکی ندارد. چرا باید سازمان نظام پزشکی از ساخت و پخش چنین سریالهایی ناراحت شود. آیا باید داستانها و فیلمنامهها در خلأ نوشته شوند؟ یعنی داستانها همیشه غیرواقعی و انتزاعی باشند. آیا یکی از وظایف هنرمندان ساخت بخشی از درد جامعه یا برشی از زندگی اجتماعی ما نیست؟
اميرحسين علم الهدي، رئیس گروه هنر و تجربه سازمان سینمایی درخصوص نگاه بدبینانه پزشکان به سریال در حاشیه مدیری گفت:وقتي صنفي، دستمايه داستان يك سريال تلويزيوني يا فيلم سينمايي ميشود، به اين معنا نيست كه در واقعيت تمام اهالي آن صنف را هدف قرار گرفته اند. ما در ميان پزشكان، خوب داريم، بد هم داريم. همه نوع آدم در جامعه اصناف ما وجود دارند و نگاه رسانهاي به اصناف مختلف، به معناي نظريه كلي دادن درباره تمام اهالي آن اصناف نيست.
وی ادامه میدهد: داستانها درباره شغلهاي مختلف براساس جذابيتهاي تصويري و سرگرمي نوشته و ساخته ميشوند و مثلا در همين سريال«درحاشيه»، شخصيتهايي كه حالا پزشك هستند، با تمي كمدي قرار است مردم را سرگرم كنند و فارغ از كيفيت و كميت سريال، طنز و كمدي و سرگرمي مردم در ايام نوروز، هدف است. اما اينكه ناگهان جامعه پزشكان از اين سريال ناراحت ميشوند و يك روزي سريال توقيف ميشود و روز ديگر، با پخش آن اعتراض ميكنند، ناآگاهي از رسانههاي سرگرميساز است.
وی میافزاید: مخاطبان اين سريال هيچ كدام از اخلاقهاي مذموم و نادرست شخصيتها را به كليت جامعه پزشكان نسبت نميدهند، اما جامعه پزشكی به تمام آن دلايلي كه گفته شد، برداشت نادرستي از اين سريال ميكند و ميخواهد با اعتراض و توقف پخش سريال، به آنچه خود فكر ميكند، درست و صحيح است برسد و از تمام اهالي صنف پزشكان دفاع كند: اتفاقي كه بارها براي سريالها و فيلمهاي سينمايي مختلف افتاده و در نهايت هم نحوه برخورد مديران تلويزيون و سينما با اين اعتراضها، سرنوشت آن را مشخص ميكند. به اين ترتيب، فارغ از قوانين مميزي، اين اتفاقها باعث ميشوند تا خودسانسوري رواج پيدا كند.
احمد سعیدی، جامعهشناس و استاد دانشگاه نقدهای وارد شده به سریال «درحاشیه» با توجه به کالایی شدن درمان در کشور را وارد دانست و تلاش برای تغییر روند این سریال یا قطع آن را مصداق بارز سانسور ارزیابی کرد. به گفته وی، وضعیت بهداشت و درمان و مسائل مربوط به بیمارستانها در ایران وضعیت بحرانی دارد. ما با کالایی شدن خدمات پزشکی در کشور روبهرو هستیم که در حال تبدیل کردن پزشکی به یک تجارت است. احمد سعیدی اعتراض به پخش یک سریال انتقادی را نوعی سانسور میداند و میگوید: در عین حال نگاه سرکوبگرایانه بازار روی رفتار اعتراضی پزشکها تاثیر گذاشته است. آنها فکر میکنند در حال دفاع ازخودشان هستند؛ درحالیکه دارند از روابط بازاری در جامعه دفاع میکنند. اگر کسی کاسب به معنای منفی آن است دیگر حرمت نقد نشدن ندارد. وقتی رابطه بیمار- پزشک فقط تبدیل به رابطه پولی میشود، دیگر اینجا حرمتی نیست که بخواهید از آن دفاع کنید. مگر اینکه در حال دفاع از یک تصویر متفاوت از پزشک باشند که آن وقت به جای این اعتراض باید آن را مطرح کنند و از وجود آن دفاع کنند و کاری کنند آن انگاره ایدهآل تحقق پیدا کند.
به گفته این استاد دانشگاه معترضان اگر انتظار داشته باشند که باید با یک سریال طنز برخورد کرده و با سانسور و حذف آن را متوقف کنند یا فشار بیاورند تا تلویزیون جلوی پخش آن را بگیرد این سوال پیش میآید که فرق شما با سانسورچیهای دیگر چیست؟ شما چه تعریفی از هنر دارید و چه حرمتی برای آن قائل هستید؟ به جای این پزشکان باید یک چارچوبی را برای دفاع از حرفه خودشان پیدا کنند و به باز تعریف و بازسازی رابطه حرفه خودشان با جامعه بپردازند چون این رابطه دچار زوال شده است. پزشکانی که درد را نشانهای بر وجود بیماری میدانند این سریال را هم نشانهای بر یک بیماری اجتماعی تلقی کنند. بیایند با علت برخورد کنند؛ نه با معلول. حالا اگر این سریال دردی را بهوجود آورده باید بروند سراغ اینکه در اعماق دانش پزشکی و رابطهاش با جامعه چه مشکلی وجود دارد و دانش پزشکی کجا بهعنوان یک حرفه باید خود را اصلاح کند و به جای حفظ یک ماسک تقدس، رابطه خود را اصلاح کنند.
جالب این است هفته گذشته در یکی بیمارستانهای تهران که سهامداران اصلی آن مردم بودند اختلاس میلیاردی صورت میگیرد آیا اینجا نباید صنف پزشکان با وجود آن همه ادعا و شکایت از ساخت و تولید چنین سریالهایی و نگرانی از بیاعتمادی مردم اعتراض کنند. اینجا بیاعتمادی مردم به پزشکان چه میشود؟/ نرجس فاطمی
سوگندهای از یاد رفته برخی پزشکان؛ توهين مورد ادعاي پزشكان، فاقد وصف مجرمانه است
مهران مدیری از معدود هنرمندانی است که آثارش همواره مورد استقبال مردمی و گاه مورد نقد و اعتراض قرار گرفته است.
او اساسا مضامین و سوژههای خود را از بطن جامعه انتخاب کرده و با پرداختی ظریف و لحنی طنازانه، نقد اجتماعی مورد نظرش را در لایههای مضامین نهفته و تلاش میکند در عین افتراح و مزاح تاثیر خود را داشته باشد. او در سریال اخیرش، پزشکان را «در حاشیهای» پررنگتر از متن قرار داده و به زیرتیغ نقد میبرد. آن هم پزشکانی که سوگند به عدم تضییع حقوق بیماران و تلاش برای بهبود و ترجیح سلامتی آنها بر منافع مادی و امیال نفسانی یاد کردهاند. برشِ عرضی در حاشیه، مهران مدیری را این بار نه با توده و اصناف عمومی که با بخشی از متخصصان و به نوعی فرهیختگان جامعه روبهرو کرده است. متخصصانی که به لطف شرایط سخت روزگار و فقدان سلامت در شقوقی همچون: تغذیه، روح و روان، جسم، افکار، روابط و... به یکی از پرمراجعهترین نهادهای صنفی در این ایام بدل شدهاند. با پخش این سریال همانطور که پیشبینی میشد سازمان نظام پزشکی در مقام صیانت از اعتبار صنفی و حرفهای جامعه پزشکان، اقدام به اعتراض کرده و اثر نمایشی مورد بحث را سراسر افترا، تهمت و توهین به جامعه پزشکان تلقی کرده و خواستار تجدیدنظر در این اثربه گفته آن ها لوده و کمارزش شده است. بنابراین از همین رو ضروری است به جهت تنویر و تفسیر حقوقی و اجتماعی اعتراض مذکور به نکاتی مهم در این مقاله اشاره شود.
اولا: صرفنظر از اینکه در این سریال افراد خاطی اساسا پزشک نبوده و عدهای متقلب هستند، میتوان سریال را ناظر بر پزشکانی دانست که بر خلاف قانون، شرع، اخلاق طبابت و سوگند نامه عمل کرده و با چشمپوشی بر تعهد و شرافت و حرمت طبابت این حرفه را به محلی برای استحصال منافع فردی و امیال نفسانی قرار دادهاند و بنیانا اطلاق اینکه سریال ناظر بر جامعه پزشکی به معنای ید واحده است، ادعایی باطل و فاقد وجاهت است.
ثانیا: کاراکترهای اصلی این سریال، گروهی در قالب پزشکانی صالح و امین و دلسوز بیمار بوده و گروهی متشکل از افراد معلومالحالی است که با توسل به تقلب در پوشش طبیب ظاهر شدهاند؛ اساسا کاراکترهای مورد اشاره با ارتکاب اعمالی متقلبانه و مجرمانه و با استفاده از روشهایی همچون تدلیس و تبانی، مبادرت به جعل عنوان کرده و به ظاهر یک پزشک در آمدهاند.
سازمان نظام پزشکی بر این ادعاست که از گذر این سریال، جامعه پزشکی مورد هتک حرمت، ایراد توهین و تمسخر قرار گرفته و روابط طبیب و بیمار مخدوش شده است. این در حالی است که قانونگذار در ماده 608 قانون مجازات اسلامی، توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک چنانکه موجب حد قذف نباشد را جرم دانسته و مجازاتی نیز بر آن مترتب داشته است. از طرفی دیگر شرایط و احوالی ملزوم است بر تحقق جرم مانحن فیه تا رفتار مرتکب، توهین کیفری محسوب شود. یکی از شرایط هفتگانه مذکور، موهن بودن رفتار مرتکب است که ملاک و مناط تشخیص آن عرف جامعه است. وجود مخاطب معین و حقیقی بودن مخاطب از دیگر شرایط اثبات تحقق جرم مذکور است و باتوجه به اینکه ماده 608 مذکور ناظر بر اشخاص حقیقی بوده و از طرفی در سریال از فرد یا شخص خاصی نام برده نمیشود؛ بنابراین عمل ارتکابی فاقد عنصر مادی جرم بوده فلذا وصف مجرمانه ندارد. به نوعی آنچه از سریال مستفاد میشود شخصیت و اعتبار معینی مورد قصد مشارالیهم (سازندگان سریال) واقع نشده است. به اعتقاد نگارنده نمیتوان کسی را به ارتکاب توهین علیه یک اداره دولتی یک شرکت خصوصی یا سازمان و نظایرآن تحت تعقیب قرار داد، چرا که ماده صدر الاشاره و شرایط تحقق جرم مربوطه ناظر بر افراد حقیقی بوده. به تعبیری دیگر توهین به یک گروه کلی بدون تعیین مصادیق نیز جرم محسوب نمیشود.
بر پایه همین استدلال اگر کسی همه دانشجویان را به تنبلی، همه استادان دانشگاه را به بی سوادی و همه کارکنان دولت را به کمکاری متهم کند، مرتکب جرم توهین مستوجب کیفر نشده است. البته نظریه مخالفی نیز از ناحیه برخی حقوقدانان طرح شده که اشخاص حقوقی را نیز مشمول ماده فوق دانسته و تخدیش حیثیت آنها را مجاز ندانسته است؛ البته نگارنده این موضع و تفسیر را خلاف اصل لزوم تفسیر نصوص جزایی میداند. (نکته: توهین به رهبری نظام مقامات رسمی، مراجع عظام و بنیان گذار انقلاب اسلامی مشمول این تفسیر و ماده نشده و هتک حرمت و توهین به نامبردگان جرم تلقی میشود). از سویی دیگر ذکر این مهم خالی از لطف نیست که مضمون و محتوای سریال اساسا ناظر بر جامعه پزشکان نبوده و ناظر و نظیر بر افراد متقلبی است که با روشهای متقلبانه از عدم آگاهی افراد سوءاستفاده کرده و مبادرت به کلاهبرداری میکنند. این افراد حتی بر فرض داشتن پروانه طبابت، بهدلیل سوء استفاده از موقعیت و ظرفیت شغلی و حسن نیت بیماران، دارای سوء نیت بوده و مرتکب اعمال مجرمانه شدهاند. (شاهد مثال نیز انبوه پروندههای قضایی قطعی شدهای است که مجرمان به ابطال پروانه طبابت یا بهدلیل فقد پروانه به حبس و سایر مجازاتهای تعیینی محکوم شدهاند) فلذا از همین رو سازمان نظام پزشکی شایسته بود ابتدا ضمن تقبیح و رد رفتار خلاف قانون و شرع و اخلاق برخی پزشکان، اعتراض خود را نسبت به سریال در حاشیه ایراد مینمود. در پایان باید خاطرنشان کرد: اقدام به تجمع و راهپیمایی حتی در قالب وعده و اعلامیه، نه تنها گرهی از تصور خیالی برخی پزشکان باز نکرده که میتواند مصداق بارز نقض آزادی بیان سازمان صداسیما تلقی شود که خلاف صریح اصل یکصد و هفتاد و پنج قانون اساسی بوده و حق پیگرد قانونی متخلفان محفوظ است. از طرفی از باب خسارت معنوی نیز عمل مرتکبه در سریال مترتب بر شخص حقیقی نبوده و فاقد محمل دادخواهی است.
النهایه از باب جمعبندی اینکه: اگر مصادیق ابرازی در سریال مذکور عینی و دارای مابه ازاء در میان برخی پزشکان و جامعه بوده که از این باب سریال در نقد آنها و به نوعی افشای مقاصد و روشهای مجرمانه آنها و تنویر افکار عمومی مطلوب عمل کرده و اگر مصادیق مطروحه در مضمون سریال و کاراکترها، فاقد عین و نظیر باشند، که با این مفروض اعتراض مطروحه فاقد وجاهت بوده و مخاطب صرفا با نمایشی خیالی و انتزاعی روبهرو شده است.
و سراخر اینکه: آینه چون نقش تو بنمود راست/ خود شکن آیینه شکستن خطاست.
مجید کریمی/ حقوقدان، کارشناس ارشد حقوق
بازهم جامعه پزشکی به سریالی دیگر اعتراض کرد و اینبار اعتراضشان شدیدتر از گذشته است...
«در حاشیه» با حاشیههایی پررنگتر از متن و واکنشهای متعدد جامعه پزشکی و سپس کانون وکلا روبهرو شد و این واکنشها دور از ذهن نمیرفت تا جامعه پزشکان و در راس آن «نظام پزشکی» به شدت به آخرین اثر مهران مدیری واکنش نشان دهد و نهتنها اعتراض 7 هزار نفری را به دنبال داشته بلکه از برپایی تجمع و طرح شکایت حقوقی نیز سخن گفته است. اینها در انتقاد به سریالی است که صبر جامعه پزشکان نتوانست آن را تحمل کند. بدون تردید زیرمیزی گرفتنها، خطاهای عمدی و غیرعمدی پزشکی، هزینههای بیخودی برای بیماران و مواردی دیگر از سوی برخی پزشکان را نمیتوان به کل جامعه پزشکی تعمیم داد چراکه تعداد پزشکان وظیفهشناس، صبور و دلسوز در کشورمان بسیار بیشتر از اینهاست. امانالله قراییمقدم معتقد است که در ساخت سریال طنز به هیچ قشری نباید توهین کرد و باید مشکلات را در قالب طنز نقد کرد و کار عوامل سریالهای طنز این است و پزشکان باید آستانه تحمل خود را بالا ببرند تا جامعه ساخته شود. در همه جای دنیا، کارهای طنز مانند سریال «در حاشیه» ساخته میشود و با توجه به انتقادهایی که به نمایش این سریال صورت گرفته با امانالله قراییمقدم جامعهشناس و استاد دانشگاه گفتوگویی انجام شده که در ادامه میخوانید.
در ابتدا تعریفی از طنز ارائه دهید و بفرمایید که مرز بین طنز و تمسخر چیست؟
در واقع طنز در لغت به معنای طعنه زدن است ولی معنای اصلی که پیش از این بهکار میرفته است به معنای تیغ جراحی است و هنر طنزپرداز کشف و بیان هنرمندانه تناسبات حوزههای مختلف است. طنز را میتوان برجسته کردن برخی ویژگیهای افراد در مشاغل و جایگاههای مختلف دانست که در اغلب آنها ویژگیهای منفی بیش از ویژگیهای مثبت مورد توجه قرار میگیرد.
طنز محل نشان دادن آسیبهای اجتماعی با زبان شیرین است، یعنی معضلات جامعه را به جای اینکه تلخ و سیاه نشان دهد با یک لفافه شیرین نشان میدهد و این امر فرصتی را برای شناخت محیط پیرامون و تحملپذیری افراد فراهم میکند. بنابراین ما جامعهشناسان معقتد هستیم که نباید باب طنز را بست و باید از آن بهعنوان فرصتی برای نشان دادن آسیبهای اجتماعی بهره گرفت.
اما میان طنز و تمسخر تفاوتهایی وجود دارد چرا که طنز فلسفهای سازنده دارد اما تمسخر با تخریب سر و کار دارد و باید میان این دو موضوع تفکیک قائل شد.
چرا برخی سریالهای طنز از جمله مجموعه «در حاشیه» که در آن پزشکان نقش دارند، به مذاق جامعه پزشکی خوش نمیآید و معترض میشوند، دلیل این موضوع چیست و چرا پزشکان نسبت به این مساله حساس هستند؟
اصولا نهتنها پزشکان بلکه خیلی از مشاغل مانند پرستاران، روانشناسان و پلیسها هستند که اگر مورد دستاندازی در سریالهای طنز قرار بگیرند، ناراحت میشوند و نسبت به این مساله انتقاد میکنند.
اما از آنجا که پزشکان دارای جایگاه و احترام ویژهای در جامعه بوده و از لحاظ اجتماعی دارای قدرت و نفوذ بیشتری هستند نسبت به ساخت سریالهای طنز که بزرگنمایی شده باشد، معترض میشوند. پزشکان معتقدند که ساخت سریالهایی همچون «درحاشیه» اعتماد بیماران را از پزشکان سلب میکند و باعث نگرانی پزشکان از شکستن حریم میان مردم و جامعه پزشکی میشود. هر چند که نمیتوان اعتراض بخشی از این پزشکان را به پای همه نگاه کرد.
همه ما میدانیم که هیچ صنفی بدون مشکل وجود ندارد، اما برخی رفتارها در شأن پزشکان نیست و نمود رفتارهای غیرواقعی و نسبت دادن آن به پزشکان موجب میشود حرمتی که بین بیمار و پزشک وجود دارد از بین برود و پزشکان در اینجا حساس میشوند که این اعتماد از بین برود.
ساخت سریالهای طنز در همه کشورها وجود دارد، در عین حال پزشکان بسیار توانمندی داریم که در شأن و اعتبار آنها شکی نیست اما نباید با ساخت سریالهایی اینچنینی موجب شویم که فرهنگمان تضعیف شود.
هر سریال طنزی که ساخته میشود قطعا بخشی از واقعیتهای جامعه را نشان میدهد، اما با اعتراضهایی که میشود آیا فیلمسازان باید به سراغ داستانهای غیرواقعی بروند و چشمشان را به روی مشکلات واقعی جامعه ببندند؟
البته هر اثر نمایشی که ساخته میشود، افکاری را به خود مشغول میسازد و گاهی به تضارب آرا منجر میشود و نگاههای انتقادآمیز را نیز به دنبال دارد اما واقعیت آن است که چیزی که نویسنده و کارگردان ارائه میدهد، محصول پیرامون جامعه است و چیزی خارج از محدوده جامعه و زندگی مردم نیست و از طرفی نمیتوان داستانهایی غیرواقعی ارائه کرد چرا که ما در واقعیت جامعه زندگی میکنیم و پزشکان هم در این واقعیت سهیم هستند.
بنابراین معتقدیم باید واقعیتهای جامعه گفته شود. پزشکان بخشی از واقعیتهای جامعه هستند و رفتارهای آنها نیز بخشی از این واقعیت است اما اعتراض برخی از پزشکان دلیل نمیشود که سریالهایی ماورایی ساخته شود و ذهنیت مردم را از واقعیتها دور کرد. در سریالهای طنز باید به واقعیتها و مشکلات موجود در جامعه پرداخته شود، منتها نشان دادن مشکلات جامعه مسیری دارد که این مسیر باید واقعی باشد.
ما واقعیتهایی انکارناپذیر در جامعه پزشکی داریم که در مقاطعی مشکلات جدی برای ما به وجود آورده است. مشکلاتی همچون بحث زیرمیزی که برخی از پزشکان دریافت میکنند. هر چند وزارت بهداشت نسبت به این موضوع حساس است و برخورد جدی دارد اما این واقعیتی است که باید بیش از پیش به آن پرداخته شود و ساخت سریالهایی با این محتوا در کاهش این معضل بسیار اثرگذار است.
درد مردم زیرمیزیهایی است که برخی از پزشکان دریافت میکنند که باید به این موضوع پرداخته شود. هیچ صنفی مخالف طنز نیست اما این موضوع به این معنا است که نباید در مورد برخی رفتارها تندروی کرد و توهین را جایگزین طنز کرد که در این صورت اثرات بدی روی مردم دارد.
گویا تنها جامعه پزشکی نسبت به بقیه صنوف حساسیت دارد و پیشتر هم به بسیاری از سریالها و فیلمهایی با مضمون طنز انتقاد کردهاند، اما بسیاری از خطاهای پزشکی حتی منجر به مرگ شده و این مورد بیاعتمادی مردم میشود در اینجا چرا پزشکان حساس نمیشوند؟
طنز یک انتقاد است و مسائل انتقادی باید به گونهای ارائه شود که توهین کننده نباشد. از طرفی جامعه پزشکان هم باید آستانه تحمل خود را بالا ببرند و باید موضوعات را بپذیرند و سعه صدر داشته باشند. طنزی باید ساخته شود که مردم واقعیت آن را احساس کنند؛ چراکه انتقاد سازنده مفید است.
البته بعضی از حساسیتهای پزشکان به جا نیست و این تحمل ناپذیری پزشکان را نشان میدهد، پزشکان باید بدانند که اگر انتقاد به مشکلات نشود جامعه ساخته نخواهد شد، بنابراین پزشکان باید تحمل کنند تا جامعه ساخته شود اما این دلیل نمیشود که در طنز نیز به قشر خاصی توهین شود یا جوری بزرگ نمایی شود که باعث ناراحتی صنفی شود. همچنین نباید این موضوع باعث شود که پزشکان تهدید به تجمع کنند، باید سرگرم فعالیتشان باشند و نباید بیتحملی کنند.
آیا پزشکان میخواهند با مخالفتهایشان برخی واقعیتهای موجود در جامعه پزشکی کشور را کتمان کنند؟
پزشکان در این سریال حق دارند که اعتراض کنند؛ چراکه در برخی مواقع درباره آنها بیش از حد بزرگ نمایی و غلو شده اما باید بپذیرند که برخی حرفها واقعیتی است که در جامعه پزشکی رخ میدهد، بنابراین مشکل اصلی آن است که آستانه تحملپذیری در هر صنف و قشر بهویژه پزشکان بسیار پایین آمده است.
ما میدانیم بیشک کار جدید مهران مدیری با نقاط ضعف روبهرو است و نیاز به مطالعه بیشتر و کار کارشناسی بیشتری دارد اما اگر قرار به اعتراض و تجمع باشد که جامعه به پیشرفت نمیرسد و هنرمندان هم باید در خانه بنشینند و هیچ اثری با درونمایه طنز و انتقادی تولید نشود؛ چراکه هر مجموعهای یک طیف یا حرفه را مخاطب خود قرار میدهد و در صورت ساخت این سریالها هر روز باید منتظر تجمع قشرهای مختلفی از جمله پرستاران، معلمان، شاعران و نویسندگان باشیم.
بفرمایید که ساخت این سریالها چقدر در حل مشکلات جامعه اثرگذار است؟
طبیعی است که با پخش سریالهای طنز مسوولان باید گوشی شنوا برای شنیدن انتقادات و عزمی جزم برای جبران کاستیها داشته باشند. بهترین داور مردم هستند که میتوانند درباره سریال «در حاشیه» داوری کنند و درباره رفتارهای برخی پزشکان تصمیم بگیرند ضمن اینکه اعتماد بین بیمار و پزشک با سریال طنز از بین نمیرود.
منبع: دنياي اقتصاد
جدیدترین خبرهای اقتصادی
- 🔴اثر افزایش نرخ گاز بر سودآوری پتروشیمیها چقدراست؟ با نرخ گاز 7هزارتومانی سود متانول سازان و اوره سازان بورسی چقدر کاهش می یابد؟ تیر1402
- 🔴نگاهی به روند قیمت دلار در ایران در 44 سال گذشته؛ قیمت دلار در 44 سال اخیر چقدر رشد کرده؟ +جدول کامل افزایش نرخ دلار /اردیبهشت 1403
- 🔷همه چیز درباره عرضه خودرو در بورس کالا؛ چگونه از بورس کالا خودرو بخریم وچرا باید حساب وکالتی داشت؟ عرضه فیدلیتی و دیگنیتی در بورس؛ خرداد 1401
- 🔷اوراق ارزی چیست؟ مزایای انتشار اوراق ارزی چیست؟ آیا اوراق ارزی میتواند جایگزین "دلارهای خانگی" شود؟ سود اوراق ارزی چقدر است؟
- 🔶از شروط جدید برای پایان کار ساختمان تا طرح جدید مجلس برای معاملات مسکن +دانلود رایگان متن کامل قانون مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان
- 🔵چرا حسابهای بانکی فاقد کد شهاب مسدود میشوند سامانه شهاب چیست وچرا سپرده گذاران باید کدشهاب داشته باشند؟تفاوت آن با سامانه"نهاب"؟
- 🔵همه چیز درباره مصرف انرژی در سیمانیهای بورس؛ تولید هر تن سیمان چقدر انرژی می خواهد؟ چند درصد انرژی کشور صرف تولید سیمان میشود؟بهمن99
- 🔵بررسی تاثیر افزایش نرخ گاز برصنایع بورسی ازپتروشیمی وفولاد تا سیمان وپالایشگاه؛ تاثیر افزایش نرخ گاز بر سودآوری صنایع بورسی چقدر است؟ بهمن99
- 🔵کارمزدهای بانکی چقدر افزایش پیدا کردند؟ همه چیز درباره جزئیات افزایش کارمزدهای خدمات بانکی+ لیست کامل کارمزدهای جدید و قدیم بانکی/ آذر99
- 🔵کرونا به نفع کدام پتروشیمیها شد؟نگاهی تحلیلی به تاثیرکرونا بر پتروشیمیهای الفینی بورس تهران؛ پرمصرفترین محصولات پتروشیمی کدامند؟/10 آبان99
جدیدترین مطالب بورس نگار
- 🔴بورس تهران از نگاه بورس نگار؛ رصد بازاربورس حین معاملات، بورس امروز چگونه بود؟ جدیدترین خبرها، اتفاقات وشنیده های بازارها/ 10 بهمن 1403
- 🔴چه خبر از مجامع 1403 شرکتها؛ جدیدترین برنامه برگزاری همه مجامع شرکتهای بورسی وفرابورسی 1403 /دعوت سهامداران به مجمع/ 10 بهمن 1403
- 🔴سود نقدی همه مجامع بورسی 1403؛ درمجامع سال 1403 شرکتهای بورسی وفرابورسی چقدرسودتقسیم شد؟ زمان واریز سودسهام+نتایج/ بهمن 1403
- 🔴کدام ساختمانها مشمول نصب نیروگاه خورشیدی روی پشتبامها میشوند؟ آیا «شرط جدید برای صدور پایانکار ساختمان»الزامیست؟ نصب پنل خورشیدی خانگی چقدر تمام میشود؟ بهمن1403
- 🔴چه خبر از افزایش سرمایه های جدید بورسی سال 1403؛ میزان افزایش سرمایه شرکتهای بورسی وفرابورسی درسال 1403 چقدراست؟ بهمن 1403
- 🔴برج های نوساز یا «شهرهای ارواح»؟ بحران خانه های نوساز ولی بلااستفاده در چین! چگونه شهر نوساز "لویانگ" در چین تبدیل به شهر ارواح شد!؟ آدر 1403
- 🔴بورس تهران از نگاه بورس نگار؛ رصد بازاربورس حین معاملات، بورس امروز چگونه بود؟ جدیدترین خبرها، اتفاقات وشنیده های بازارها/ پاییز 1403
- 🔴تاثیر راه اندازی بازار ارز توافقی و حذف دلار نیما بر بورس چگونه خواهد بود و سهام کدام شرکتها بیشتر تاثیر می گیرند؟ نرخ دلار توافقی چند است؟ آذر 1403
- 🔴درجدیدترین حراج سکه مرکزمبادله چه گذشت؟ سکه ها چندقیمت خوردند؟ چگونه ازحراج بانک مرکزی سکه بخریم؟+شرایط خرید سکه/ 28 آبان 1403
- 🔴 در مجمع #جوین چه گذشت؟ از گاوداری و تولید شکر تا نیروگاه و استخراج #بیت_کوین؛ دردسرهای مافیای اسیدسیتریک برای #جوین/ آبان 1403
پربیننده ترین مطالب بورس نگار
- 🔵چه خبر از مجامع 99 شرکتها>جدیدترین تاریخ زمانبندی برگزاری مجامع شرکتهای بورسی وفرابورسی سال 99 /دعوت سهامداران به مجمع/ 27 اسفند 99
- 🔵سود نقدی همه مجامع 99 +زمان ونحوه دریافت سود؛ شرکتهای بورسی وفرابورسی درمجامع سال99 چقدر سودسهام پرداخت کردند؟ 28 اسفند 99
- 🔴سود نقدی همه مجامع سال 98 +زمان ونحوه دریافت؛ شرکتهای بورسی وفرابورسی درمجامع98 چقدر سود سهام تقسیم کردند؟ 28 اسفند 98
- 🔴سود نقدی همه مجامع 1402 شرکتهای بورسی وفرابورسی؛ درمجامع سال 1402 چقدر سود پرداخت شد؟زمان واریز سود سهام+نتایج/ 28 اسفند 1402
- 🔴چه خبر از مجامع 1402 شرکتها؛ جدیدترین زمانبندی تاریخ برگزاری مجامع شرکتهای بورسی وفرابورسی 1402 /دعوت سهامداران به مجمع/ 28 اسفند 1402
- 🔷چه خبر از مجامع 1401 شرکتها؛ جدیدترین تاریخ زمانبندی برگزاری مجامع شرکتهای بورسی وفرابورسی 1401 /دعوت سهامداران به مجمع/ 28 اسفند 1401
- 🔷سود نقدی همه مجامع 1401 شرکتهای بورسی وفرابورسی؛ درمجامع سال 1401 چقدر سودسهام پرداخت شد؟زمان دریافت سود+نتایج/ 28 اسفند 1401
- 🔶سود نقدی همه مجامع 1400+زمان ونحوه دریافت سود؛ شرکتهای بورسی وفرابورسی درمجامع سال 1400 چقدر سودسهام پرداخت کردند؟ اسفند 1400
- 🔴سود نقدی همه مجامع بورسی 1403؛ درمجامع سال 1403 شرکتهای بورسی وفرابورسی چقدرسودتقسیم شد؟ زمان واریز سودسهام+نتایج/ بهمن 1403
- 🔴چه خبر از مجامع 1403 شرکتها؛ جدیدترین برنامه برگزاری همه مجامع شرکتهای بورسی وفرابورسی 1403 /دعوت سهامداران به مجمع/ 10 بهمن 1403